نمیدونی.....
سه شنبه 5 مهر 1390برچسب:, :: 15:38 ::  نويسنده : من
سه شنبه 5 مهر 1390برچسب:, :: 15:37 ::  نويسنده : من
سه شنبه 5 مهر 1390برچسب:, :: 15:29 ::  نويسنده : من

دل تنگم!

دل تنگِ خیلی چیزها

دل تنگ این همه دل تنگی ها

چیزهایی که بر من گذشت و هرگز باز نخواهد گشت!

دل تنگم

دل تنگ نیمه شبهای دل تنگی

دل تنگ این همه نبودن ها

دل تنگ این همه دل تنگی ها

دل تنگ عهدهایی که کسی آنها را نبست

دل تنگ تمام چیزهایی که میشد باشد و نیست

 و تمام هست هایی که نیست!

حتی آنان که دلشان برایم تنگ نخواهد شد!!

دل تنگ تر نیز خواهم شد

می رسد روزی که بگویم:

دلم برای آن روزها ی دل تنگی تنگ شده!!

سه شنبه 5 مهر 1390برچسب:, :: 13:36 ::  نويسنده : من
دو شنبه 4 مهر 1390برچسب:, :: 20:4 ::  نويسنده : من


حال من خوب است اما با تو بهتر می شوم
تا که من می بینمت یک جور دیگر می شوم
با تو حس شعر در من بیشتر گل می کند
یاسم و باران که می بارد معطر می شوم
در لباس آبی از من بیشتر دل می بری
آسمان وقتی که می پوشی کبوتر می شوم



ادامه مطلب ...
دو شنبه 4 مهر 1390برچسب:, :: 19:47 ::  نويسنده : من

حسنی نگو جوون بگو
علاف و چش چرون بگو

موی ژلی ،ابرو کوتاه ،زبون دراز ، واه واه واه
نه سیما جون ،نه رعنا جون

نه نازی و پریسا جون
هیچ کس باهاش رفیق نبود

تنها توی کافی شاپ
نگاه می کرد به بشقاب !

باباش می گفت : حسنی می ری به سر بازی ؟
نه نمی رم نه نمی رم

به دخترا دل می بازی ؟!
نه نمی دم نه نمی دم

گل پری جون با زانتیا
ویبره می رفت تو کوچه ها

گلیه چرا ویبره میری ؟
دارم میرم به سلمونی

که شب برم به مهمونی
گلی خانوم نازنین با زانتیای نقطه چین

یه کمی به من سواری می دی ؟!
نه که نمی دم

چرا نمی دی ؟
واسه اینکه من قشنگم ، درس خونم وزرنگم

اما تو چی ؟
نه کا رداری ؟ نه مال داری ؟ فقط هزار خیال داری
موی ژلی ،ابرو کوتاه ، زبون دراز ،واه واه واه


در واشد و پریچه
با ناز اومد توو کوچه

پری کوچولو ، تپل مپولو ، میای با من بریم بیرون ؟
مامان پری ،از اون بالا

نگاه می کرد توو کوچه را
داد زد وگفت : اوی ! بی حیا

برو خونه تون تورا بخدا
دختر ریزه میزه

حسابی فرز وتیزه
اما تو چی ؟

نه کار داری ؟ نه مال داری ؟ فقط هزار خیال داری
موی ژلی ،ابرو کوتاه ،زبون دراز ،واه واه واه

نازی اومد از استخر
تو پوپکی یا نازی ؟

من نازی جوانم
میای بریم کافی شاپ؟
نه جانم

چرا نمی ای ؟
واسه اینکه من صبح تا غروب ،پایین ،بالا ،شمال ،جنوب ،دنبال یک شوهر خوب

اما تو چی ؟
نه کار داری ؟ نه مال داری ؟ فقط هزار خیال داری
موی ژلی ،ابرو کوتاه ،زبون دراز ،واه واه واه


حسنی یهو مثه جت
رسید به یک کافی نت

ان شد ورفت تو چت رووم
گپید با صدتا خانووم!

هیشکی نگفت کی هستی ؟
چی کاره ای چی هستی ؟

تو دنیای مجازی
علافی کرد وبازی

خوشحال وشادمونه
رفت ورسید به خونه

باباش که گفت: حسنی برات زن بگیرم ؟
اره می خوام اره میخوام

چاهارتا شرعن بگیرم ؟
اره می خوام اره میخوام

حسنی اومد موهاشو
یه خورده ابروهاشو

درست وراست وریس کرد
رفت و توو کوچه فیس کرد

یه زن گرفت وشاد شد
زی ذی شد و دوماد شد



ادامه مطلب ...
دو شنبه 4 مهر 1390برچسب:, :: 19:45 ::  نويسنده : من
دو شنبه 4 مهر 1390برچسب:, :: 19:5 ::  نويسنده : من
دو شنبه 4 مهر 1390برچسب:, :: 18:40 ::  نويسنده : من
دو شنبه 4 مهر 1390برچسب:, :: 18:38 ::  نويسنده : من

حيف نون زنگ مي زنه به مخابرات مي گه: آقا ببخشيد سيم تلفن ما خيلي بلنده، اگه مي شه لطف کنيد از اون طرف يه کم بکشيدش!

لره از همسرش مي پرسه: از ازدواج با من مثل سگ پشيموني يا مثل خر کيف مي کني؟

از لره مي پرسن اين شعر از کيه؟ "سعديا مرد نکونام نميرد هرگز"
مي گه نمي دونم يه راهنمايي بکنيد...
مي گن اسم شاعر توي خود شعر هست.
مي گه: آهان فهميدم، جواد نکونام!



ادامه مطلب ...

صفحه قبل 1 2 صفحه بعد

    درباره وبلاگ

به وبلاگ من خوش آمدید.از انتخابتون ممنونم خواهشا نظریادتون نره بازم ممنون
    آخرین مطالب
    آرشيو وبلاگ
    پيوندها

تبادل لینک هوشمند
برای تبادل لینک  ابتدا ما را با عنوان انتظار بس است! و آدرس entezar1.LXB.ir لینک نمایید سپس مشخصات لینک خود را در زیر نوشته . در صورت وجود لینک ما در سایت شما لینکتان به طور خودکار در سایت ما قرار میگیرد.





    نويسندگان


ورود اعضا:

نام :
وب :
پیام :
2+2=:
(Refresh)

خبرنامه وب سایت:





آمار وب سایت:  

بازدید امروز : 1
بازدید دیروز : 0
بازدید هفته : 1
بازدید ماه : 42
بازدید کل : 5119
تعداد مطالب : 14
تعداد نظرات : 0
تعداد آنلاین : 1

Alternative content


<-PollName->

<-PollItems->